در رفتن قبل از اختراع تلگراف و افتتاح تلگرافخانه ها، مردم ایران اخبار و اطلاعات مهم را از طریق نامه و پیک برای یکدیگر ارسال می کردند و گاه تپه هایی بین راه ها ساخته می شد که دو شهر را به هم متصل می کرد تا در صورت لزوم، آنها می توانند آتش روشن کنند یا پرچمی را برافرازند.این خبر برای شهرهای دیگر مهم است. در سال ۱۲۷۴ خورشیدی در زمان ناصرالدین شاه قاجار اولین خط تلگراف ایران بین کاخ گلستان و باغ لاله زار کشیده شد و شرکت های روسی و انگلیسی پس از آن در تمامی شهرها و استان های ایران خطوط تلگراف و تلگرافخانه ایجاد کردند.
همزمان با افتتاح تلگرافخانه، مردم ایران در شگفتی بودند که چگونه می توان اخبار و اطلاعات را از شهری به شهر دیگر در زمان کمتری نسبت به استفاده از خطوط کابلی ارسال کرد. در این میان برخی از افراد خرافاتی که همواره با پدیده های مدرن ناسازگار بودند، از وجود ارواح خبیثه در خطوط ارتباطی خبر دادند و به مردم هشدار دادند که برای در امان ماندن از شر این ارواح، این خطوط را رعایت نکنند. این مشکلات باعث شد که عده ای از ترس و برخی دیگر از شوخی و ناباوری تلگراف را جدی نگیرند و بیرون از تلگرافخانه ها بمانند.
در پی این واقعه علیقلی خان که وزیر تلگراف ناصرالدین شاه بود با اجازه محقق قبلی و برای تشویق و آشنایی مردم دستور تلگراف داد تا همه بتوانند چند روزی رایگان و بدون تلگراف از تلگراف استفاده کنند. آنها پیام های خود را برای دوستان و مردم شهرهای دیگر ارسال می کردند. مردم به این دعوت عمل کردند، ارواح شیطانی و چیزهای دیگر را فراموش کردند و به تلگراف رفتند. در این روزها درد و دلی بود، مقدمه و سلام، خنده و خنده و دغدغه بود که از مشهد به تبریز و از تبریز به اصفهان و شهرها می رفت و پاسخ هایی هم داشت که می پرسیدند.
قاصد که فهمیده بود مقصودش محقق شده و مردم به تلگراف علاقه مند هستند، دستور داد که روی کاغذی با حروف بزرگ بنویسند: «از این پس نامه ها رایگان پذیرفته نمی شوند و حق ارتباط باید باشد. پرداخت شود» و بالای تلگرافخانه ها نصب کردند. از آن به بعد هر وقت یک نفر برای گرفتن تلگراف به تلگرافخانه می رفت، متصدی تلگراف می گفت: نامه مجانی نداریم. به این ترتیب عبارت معروف «آزادی بیان» که مردم در میان دعواها و دعواهای لفظی مثل کپی و حرف زدن به آن اشاره می کنند، به معنای منفی تبدیل شده است که گفتار همه ارزش و معنا ندارد، گفتار آزاد است.